ιllιlı.ıl k lııl a lııl l lııl a lııl f lııl e lı ıl & lı ıl t lııl a lııl n lııl h lııl a lııl m lıιllιlı.
|
|
ιllιlı.ıl k lııl a lııl l lııl a lııl f lııl e lı ıl & lı ıl t lııl a lııl n lııl h lııl a lııl m lıιllιlı.
|
|
![]() blogarchive The P0sTS
خرید از علی اکسپرس تحویل ایران فروردين 1394 آذر 1393 آبان 1393
ابزار وبلاگ برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان hack و آدرس hack-aloneboy.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
Ðe$igNer
мюzhgай |
همیشه برای نوشتن باید دنبال یک بهانه بود ... شاید نوشتن بهانه ای است برای خالی شدن
راستی چه فایده دارد نوشتن فقط می شود یک خاطره برای روزهای دور که عذاب بکشی ولی بعضی وقتها که بر می گردی به خاطره های دور و ... بعضی وقتها که هیچ چیز نمی تونه به آینده دل گرمت کنه و بغض داره خفه ات می کنه و برای روزهای که گذشت اشک می ریزی با دیدن یه نوشته لبخند می زنی ... چقدر شیرنه نه ؟ . . . هنوز هم می شود نوشت ...!!! در این شب پراز دلهره در این لحظه های دلواپسی آرام شانه می زنم گیسوان پریشان خیالت را ... ایکاش می توانستم این خشکی را از ریشه بخشکنام من به دنبال بهانه ای برای به تو فکر کردنم من هر شب تو را حس می کنم من تو را می بینم من با خیالت تا صبح سر می کنم من هرشب خواب می بینم و تو خوابهای سیاه مرا با مداد رنگی عشق رنگ می زنی ... من برای نفس کشیدن ... برای با تو بودن ... برای زندگی دوباره ... دستهایت را پلی می کنم برای رسیدن ... اینجا در این سکوت شب ... در میان بهت لحظه های بی کسی برای عشق از تو تضمین نمی خواهم من به عشق یقین دارم ... واما عشق ... شاید نباید حرف زد نباید گفت ولی خدایا بازمنم و این همه سه نقطه ...! کاش می شد حرف زد ... وقتی از همه دنیا بریدی وقتی برات یه لحظه زندگی کردنم سخت باشه ... وقتی حرفات تو دلت می مونه بغض گلوت رو فشار می ده وقتی همه ازت دور شدن وقتی احساس می کنی تنهاترینی ورسیدی به آخر خط وهیچ چیز دنیا برات جالب نیست
یه صدا یه نگاه شاید بتونه تو رو برگردونه به زندگی اونوقت از ته دل لبخند می زنی و دلت خوش می شه که می تونی دل خوشی یکی باشی ... یکی که اگه نباشی می شکنه یکی که همه فکرش می شی یکی که از نبودنت می ترسه یکی که ... اون وقت نگاهت به زندگی عوض می شه وبه نداشته هات فکر نمی کنی وقتی هستی آسمان ابری نیست دلم به عشق بودنت می نویسد پس بیا تا برایت بگویم که از پشت پنجره چشمانت دیدن دنیا زیبا تر ست با تو شب من نیلوفری است ... تو در کنار دلتنگی هر شبم می نشینی و به من امید به فردا می دهی دستهایت را به من بخشیدی وقتی سنگهای تنهایی چشمه های جانم را انباشته بود ... تــــــــــــــــــــــــــــــــــــقــــــــــدیم بــــــــــه عزیزم نظرات شما عزیزان: |